بسمه تعالی
یکی از معضلاتی که کشور جمهوری اسلامی ایران با آن دست به گریبان است و فکر مسئولان را به خود مشغول داشته مسئله بد حجابی و بی بندو باری می باشد و این مسئله تا بد آنجا پیش رفته که صدا و سیما و مسئولان کشور و حوزه های علمیه را به تکاپو وا داشته و جلسات متعددی با حظور کارشناسان و سخنوران حوزه و دانشگاه و حتی با حظور دختران و پسران انجام گرفته و نکته نظرات دو طرف برررسی گردیده است و اساتید بزرگ حوزه در جلساتی در سیما به این موضوع پرداخته اند تا اینکه کار به جایی رسیده که یکی از علمای بزرگ در جلسه سخنرانی فرموده باید که از قوه قهریه کمک گرفت.
بعضی ها عقیده دارند چون امر به معروف و نهی از منکر تعطیل شده این موضوع به وجود آمده و بسیاری حرفهای دیگر آیا چه اتفاقی در این سه دهه انقلاب رخ داده که جوانانی که تا پای جان ایستادند و شاه را باتمام قدرت و طرفداران شرقی و غربیش از مملکت بیرون رانده اند و هزارها شهید و جانباز به اسلام و انقلاب هدیه نموده اند و زنان و دختران نیمه برهنه آن زمان را با اعمال و رفتار خود واددار به حجاب و پوشش نمودند اکنون این گونه رفتار می کنند آیا به خاطر نبودن امر به معروف و نهی از منکر جوانان جامعه اینطور شدند آیا به خاطر جنگ وضع جوانان به این وضع افتاد آیا به خاطر وضع اقتصادی جوانان به بیراهه میروند، آیا قوه قهریه میتواند وضع را درست کند آیا با امر به معروف میتوان مشکل را حل کرد آیا کارشناسان توانستند کاررا درست کنند دیدیم که نشد و تمام این مسائلی که نام بردیم به نوعی در این مسئله نقش داشته اند اما عامل اصلی نبودند عامل اصلی چیز دیگریست و تمام این صحبتها و رهنمود ها به طور موقت مانند مسکن عمل کند ولی اساسی نیست به خصوص قوه قهریه، چنانکه تاریخ نشان داده در زمان های سابق هم خوب جواب نداده و مسائل دیگر هم همینطور پس این مشکل به خاطر چه چیز به وجود آمده بنده از تمام دست اندرکاران این مسئله یک سوال دارم، آیا اگر یک مهندس بخواهد یک ماشین اختراع کند نیازهای آنرا در نظر میگیرد یا نه جواب مثبت است زیرا اگر از مهندس بپرسیم نیرویی که بخواهد این وسیله را به حرکت در آورد چه خواهد بود جواب خواهد داد ماشین سبک با بنزین و ماشین سنگین با گازوئیل و علاوه بر این ماشین نیاز به باطری و شمع و روغن و آب و کاربراتور دارد در جایی که یک بنده خدا اگر بخواهد یک ماشین بسازد به فکر نیاز آن هست و برنامه ریزی میکند چگونه ممکن است خداوند جهان آفرین که این بشر را آفریده نیاز های او را در نظر نگرفته باشد، خداوند بزرگ وقتی انسان را آفرید تمام نیازهای او را بدون کم و کاست در نظر گرفت و برای او فراهم نمود اولین نیاز بشر اکسیژن است که خداوند آنقدر اکسیژن آفریده که از فکر بشر بیرون است زیرا بشر یکی دو دقیقه بدون اکسیژن زندگی کند و اگر اکسیژن به او نرسد میمیرد برای این خداوند هم اکسیژن زیاد آفریده و هم آسان در دسترس انسان قرار داده چون لازم بوده انسان در غار زندگی کند یا در چاه برود یا داخل معدن برود و یا داخل اتاق برود و در را بر وروی خود ببند در همه حال اکسیژن به او میرسد و تا کانون کسی به نعمت اکسیژن فکر نکرده است و شکر آن را به جا نیاورده است دوم نیاز بشر آب است اگر کسی در تابستان در بیابان بدون آب گرفتار شود یک روز بیشتر نمی تواند دوام بیاورد و میمیرد خداوند دو سوم از کره زمین را آب قرار داده و چقدر در قرآن برای آب ارزش قائل شده سوم نیاز بشر غذاست خداوند آنقدر غذا آفریده از حبوبات، گوشت حیوانات، گوشت مرغ و ماهیها و میوه ها که از حد بیرون است. چهارمین نیاز بشر همسر میباشد که خداوند برای مرد زن آفریده و برای زن، مرد آفریده و نیاز هر یک از آنها را در دیگری قرار داده و آنها را باهم کامل نموده. پنجمین نیاز بشر به راهنما و پیامبر میباشد که خدا صدو بیست و چهار هزار پیامبر و دوازده امام برای راهنمایی بشر فرستاده تا در خوراکش، در ازدواجش، در عبادتش و غیره اورا راهنمایی کنند و راه درست زندگی کردن حرا به بیاموزند و از کارهای زشت بازدارد، حالا ببینیم پیامبر عظیم والشان اسلام درباره ازدواج پسر و دختر چه دستوری داده و خودش چگونه عمل نموده است بنده در این عمر شصت ساله ام که پای منبر بزرگ شده ام از وعاظ بارها شنیده ام که یک روز رسول گرامی اسلام وارد منزل شد و دید دخترش که نه سال بیشتر نداشت سرش را شانه میزند و خود را مرتب میکند، حضرت دریافت که دخترش به سن بلوغ رسیده، ایشان چه عکس العملی نشان دادند، آیا فرمودند او هنوز بچه هست آیا فرمودند او هنوز جهاز ندارد یا او هنوز تحصیل علم نکرده نه این چنین که بنده از علما شنیده ام حتی یک نصفه روز هم صبر نکرد وقتی همان روز برای نماز به مسجد رفت فرمود دختر من به سن بلوغ رسیده اگر کسی به خواستگاری بیاید که خودش قبول کند او را شوهر میدهم که خواستگاران زیادی آمدند و حضرت فاطمه سلام ال... علیها قبول نکردند تا اینکه حضرت علی علیه السلام آمد و قبول شد و حضرت زهرا با اینکه معصوم بود واگر تا آخر عمر شوهر نمیکرد حتی به گناه فکر هم نمی نمود با وجود این حضرت رسول نگذاشت حتی برای یک هم نیازش یک روز هم برجا باشد و این به عنوان یک دستور برای پیروان مکتب آن حضرت میباشد و اما دختران ما با آنکه معصوم نیستند وقتی به سن بلوغ رسیدند یک سال، دوسال، سه سال، پنج سال، ده سال عفت می ورزند و صبر می کنند ولی بازهم کسی به فکر نیاز آنها نیست تا اینکه آنها به سن سی سالگی و چهل سالگی میرسند، دختر چهل ساله که در آتش که در آتش نیاز خود میسوزد باز هم ما به او میگوییم عفت بورز ای بی حیا دختر باید عفت و عصمت داشته باشد از حضرت زهرا یاد بگیر آیا او به حرف ما گوش میدهد آیا اگر کسی آتش گرفته باشد ما به او بگوییم صبر کن من میروم خانه به آتشنشانی زنگ میزنم بیایند و آتش شما را خاموش کنند آیا او منتظر میماند آیا او اصلا حرف ما را می فهمد، یا نه به فکر خاموش کردن آتش خویش است و خود را در لجنهای جوی خیابان می اندازد تا خود را به هر طریقی هست خاموش کند آیا اینجا امر به معروف اثر دارد آیا ما زمینه امر به معروف را فراهم کرده ایم، ما که قانون خدا و پیغمبر را زیر پا گذاشته ایم و این خودش منکر است چگونه میخواهیم امر به معروف کنیم آیا قوه قهریه فایده دارد به گمان بنده که ندارد در کجای اسلام آمده که دختر باید چهل سال داشته باشد و حتی چهل و پنج سال و شوهر نداشته باشد آیا خدا فرموده، در قرآن آمده، پیامبر فرموده، ائمه فرموده اند، در حدیث و روایت آمده، در کجا چنین قانونی آمده آیا به دلیل عقل این کار درست است اگر دختر پنجاه سالش شود که دیگر پیر شده و ما باز باید به او بگوییم عفت بورز آیا درست است با قوه قهریه با او برخورد کنیم نه تنها دخترها پسرها هم همینطور آیا همیشه آنها باید عفت و عصمت داشته باشند ما مسئولیتی درباره آنها نداریم اگر بنده با پسرم برای گردش به کویر بروم و همراه خود یک قمقمه آب داشته باشم و هروقت تشنه شدم آب را بخورم و پسر تشنه ام نظاره گر باشد و بگویید بابا من هم تشنه ام بنده به او بگویم صبر کن فعلا مقدور نیست شاید اگر وقتش در آینده برسد برای تو هم فکری خواهیم کردو بعد پسرم را موعظه کنم، پسرجان آب کثیف نخوری آیا وقتی او تشنگیش از حد گذشت گوش به حرف من میدهد آیا اگر سرابی ببیند به سویش نمی رود اگر آب کثیفی ببیند از زور تشنگی نمی خورد برای فرو نشاندن تشنگی خود به هر کاری دست میزند.
ما در این مدت برای فرزندانمان چه کار کرده ایم اینها که از خارج نیامده اند فرزندان همین کشور هستند و مسلمانند و چاره ای ندارند ما برای آنان چه کرده ایم جز ماهواره، جز اینترنت، جز موبایل و اینها مانند این است بنزین روی آتش آنها ریخته ایم چطور توقع داریم آنها حفظ حجاب کنند اینها فردای قیامت از همه ما شکایت خواهند کرد از جامعه از پدر و مادر از علما از روحانیت از مسئولان اگر در زمان جاهلیت تنها دختران را زنده به گور میکردند امروز هم دختران و هم پسران را در آتش نیازهای شرعی قرار دارند به ما با یک مشت رسم و رسوم من درآوردی میسوزانیم.
چرا همه گناهان را به گردن آنها می اندازیم البته اخیراً دولت در دانشگاهها و کمیته امداد تعدادی دختر وپسر را ازدواج می دهد ولی این کافی نیست اینکار باید تمام جامعه صورت بگیرد نه تنها برای یک قشر خاص، ما نباید نیازهای فرزندانمان را سرکوب کنیم چنانچه که خدای اینگونه دستور نداده و پیامبران و امامان مانیز اینگونه دستور نداده اند ما باید زمینه ازدواج فرزندانمان را در موقع مناسب فراهم سازیم در این زمینه یا صحبت نشد یا بسیار ضعیف در حاشیه پرداخته شد ما باید قانون رسول الله را که از جانب خدا برای مسلمین آورده اجرا کنیم خدا و پیغمبر بهتر می دانند یا ما وگرنه تمام صحبت ها و کنفرانسها و رهنمودها هیچ نتیجه ای نخواهد داشت و ما با دستان خودمان فرزندانمان را در لجن زار فساد و تباهی و گناه غرق خواهیم کرد. والسلام